تقدیم به کسی که هیچ وقت،نامه هایم به دستش نرسید:
قلم توانایی نوشتن ندارد،،قلم از حرفهایم جا می ماند
شاید این آخرین باری باشد که برایت مینویسم
شاید...
من به تونگاه می کردم،تو به سادگی ام لبخند می زدی...
من به انتظارت به سرعت لحظه ها را ورق میزدم،تو به سادگی ام لبخند میزدی...
من از تو عشق می آموختم بی آنکه خود بدانی،تو به سادگی ام لبخند میزدی...
من به تو می گفتم دوستت دارم،ولی تو باز هم به من لبخند میزدی...
آری هرکس برای ابراز علاقه روشی دارد؛
اما اگر لبخند تو به معنی دوست داشتن است، یک لبخند تو را با تمام دنیا عوض نمی کنم...
ای کاش هیچگاه تو را نمی دیدم و چشمانم به چشمانت نمی افتاد...
اما اکنون که داری می روی اگر بعد از ده سال،صد سال،هزار سال،چشمانم به چشمانت افتادودلم لرزیدو بغض رسوب کرده درون گلویم شکست چه کنم؟؟؟
من نمی خواهم بگویم دوستت دارم
من می خواهم بدانی دوستت دارم
ای جواب تمام نامه های بی جواب من دوستت دارم
نظرات شما عزیزان:
|